کاروان «سفر به سرزمین امید» از منزل اول عبور کرد

٣٠٠ یار، ٣٠٠ همراه، ٣٠٠ عاشق از امروز به خیل عظیم بزرگترین اجتماع تاریخ بشریت پیوستند.

سازمان بهزیستی برای نخستین بار به لبیک ٣٠٠ مددجوی خود پاسخ مثبت داد تا اولین کاروان زوار حسینی مسیر معنوی خود را با وداع از "شاه عبدالعظیم" حسنی که منزل اول مسیر معنوی آنهاست، به سمت سرزمین" نینوا" اغاز کند. حرکت زمینی مددجویان حسینی از جنوبی ترین نقطه تهران اغاز شد تا پس از گذر از ساوه ، همدان  و کرمانشاه به غربی ترین نقطه ایران رسیده و از مرز مهران راهی سرزمین "کرب" و" بلا" شوند. مددجویان بهزیستی دارای معلولیت، فرزندان بی سرپرست و بد سرپرست،  معتادان بهبود یافته، والدین معلولان مستقر در خانه و زوجین در حال سازش، از جمله زواری هستند که قرار است برای نخستین بار، پرچم حسینی را در مقصدی خارج از خاک ایران حمل کنند. مسیر اصلی سفر انها با پیاده روی دو روزه به سمت کربلا اوج خواهد گرفت. انچه این سفر را "ویژه" کرده است، اجتماع بزرگ خانواده بهزیستی از طیف های مختلف اجتماعی است که برخی از انها به دلیل محدودیت هایی که داشته اند سالها در حسرت دیدار یک حرم، اشک ریخته اند. آنهایی که امروز در این کاروان نامشان به نام زوار حسین، ثبت شده است، خالصانه تری" ای کاش های پیاده روی أربعین"  را به فعل "شدن" رساندند تا ثابت کنند کسی که روزی یا لحظه ای دلش به غربت کربلا گرفت، هرگز سلامش از سوی ارباب دلها بی جواب نخواهد ماند. این را همه آنهایی که مشتاقانه سختی سفر زمینی و طولانی مدت عراق را  با ناتوانی جسمی و بضاعت مالی محدود به جان خریده اند، باور کرده و إذعان می کنند.

"نذر همسفر کنید"
ابولفضل  ٢٣ ساله است، او از 
٦ سالگی عضو خانواده بهزیستی بوده و حالا نزدیک به دو ماه است که ازدواج کرده است. او که از ناحیه دو دست دچار معلولیت است، از ارزو و حسرت افراد دارای معلولیت می گوید که سالهاست در انتظار همراه و همسفری مانده اند تا انها را در این مسیر مشایعت کنند. ابوالفضل که از سال ٩٣ تا ٩٨ عضو تیم ملی شنا بوده است، می گوید که سازمان بهزیستی کار سخت و پر ریسکی را پذیرفته و مَی طلبد که خیرین هم در ایام محرم نذر خادمی و همسفری افرادی را بپذیرند که قادر به سفر های طولانی و به تنهایی نیستند. او مَی گوید:"متاسفانه برخی از این افراد بویژه جوان ترها به خاطر شرایط روحی بیشتر نیازمند این چنین سفرهای معنوی هستند، امیدوارم این حرکت در سالهای بعد و در طول ایام محرم تداوم داشته باشد."

بالاخره نوبت من شد 
بهبود ، ٥٨ ساله است و کارمند سازمان بهزیستی. او از همان دوران نوجوانی و جوانیش عاشق کربلا و نجف بود و چند باری هم برای رفتن به کربلای حسینی تلاش کرد. یکبار پولش جور نشد، بار دیگر پاسپورتش به دستش نرسید، بار آخر هم دم دم های رفتن همسرش بیمار شد. او حالا بعد از سالها قرعه به نامش افتاد و با همکاران و مددجویان سازمان بهزیستی راهی دیار عاشقان شده است. خودش میگوید:" در سازمان قرعه کشی انجام شد و نام دو همکارم درآمد، ناراحت شدم و کارم رو ادامه دادم تا اینکه هفته پیش با من تماس گرفتند و گفتند که یکی از آقایان نتوانست پاسپورتش را بگیرد و شما جایگزین شدید. خیلی خوشحال شدم. یک هفته است که نخوابیدم و منتظرم به کربلا و نجف برسم. این بار دیگر امام حسین خواست که به کربلا بروم."

کد خبر 64895

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 9 =